بررسی ساختار مغزی در افراد دارای ویژگی‌ های روان‌ آزارانه؛ مغز روان‌ آزاران چگونه متفاوت است؟

بررسی ساختار مغزی در افراد دارای ویژگی‌ های روان‌ آزارانه؛ مغز روان‌ آزاران چگونه متفاوت است؟

اختلالات رفتاری از جمله روان‌آزاری، همواره مورد توجه روان‌شناسان و عصب‌پژوهان قرار داشته‌اند. شناخت دقیق ساختار مغز این افراد می‌تواند درک بهتری از دلایل بروز رفتارهای خشن، ضداجتماعی و فاقد همدلی ارائه دهد. در مطالعه‌ای تازه، پژوهشگران موفق شده‌اند تفاوت‌های مشخصی را در ساختار مغزی افراد دارای ویژگی‌های روان‌آزارانه شناسایی کنند که به‌طور بالقوه در کنترل احساسات، تصمیم‌گیری و مهار تکانه‌ها نقش دارند.

روان‌ آزاری؛ فراتر از افسانه‌ های عامه‌ پسند

واژه‌ی روان‌آزار (Psychopath) برای بسیاری از مردم با تصویر قاتلان زنجیره‌ای یا افراد شرور و بی‌احساس گره خورده است. اما واقعیت روان‌آزاری در علم روان‌پزشکی بسیار پیچیده‌تر و چندبعدی‌تر از این کلیشه‌ها است. روان‌آزاری، نوعی الگوی رفتاری مزمن است که می‌تواند شامل فقدان همدلی، تکانشگری، نداشتن احساس گناه، فریب‌کاری، و گرایش به رفتارهای خشن باشد. افراد دارای این ویژگی‌ها لزوماً مجرم یا جنایتکار نیستند، اما بیشتر در معرض رفتارهای ضداجتماعی و پرخطر قرار دارند.

برخلاف تصور عمومی، روان‌آزاری به عنوان یک اختلال مستقل در کتاب‌های مرجع روان‌پزشکی مانند DSM-5 شناخته نمی‌شود، بلکه زیرمجموعه‌ای از اختلال شخصیت ضداجتماعی به‌شمار می‌رود. با این حال، پژوهشگران برای سنجش شدت این ویژگی‌ها از ابزارهایی نظیر چک‌لیست بازبینی‌شده روان‌آزاری (PCL-R) استفاده می‌کنند.

تفاوت‌ های ساختاری مغز در افراد روان‌ آزار

دانشمندان در سال‌های اخیر تلاش کرده‌اند تا تفاوت‌های زیستی و عصبی میان افراد دارای ویژگی‌های روان‌آزارانه و جمعیت عمومی را کشف کنند. مطالعه‌ی اخیر، گام بزرگی در این راستا به‌حساب می‌آید.

در این پژوهش، تیمی از محققان در ایالات متحده و آلمان با استفاده از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) و اطلس مغزی ژولیخ، ساختار مغز ۳۹ مرد دارای ویژگی‌های شدید روان‌آزاری را بررسی کردند. این افراد با کمک آزمون PCL-R بر اساس دو عامل اصلی ارزیابی شدند:

  • عامل اول: گسستگی عاطفی، فقدان همدلی، سطحی بودن احساسات
  • عامل دوم: رفتارهای ضداجتماعی، خشونت، تکانشگری و نداشتن احساس گناه
بیشتر بخوانید:  سندروم اتلو چیست ؟ علائم، علت و درمان

پژوهشگران این افراد را با گروه کنترل مقایسه کرده و تفاوت‌های ساختاری مغزی میان آن‌ها را مورد ارزیابی قرار دادند.

کاهش حجم مغز در نواحی کلیدی مرتبط با کنترل احساسات و رفتار

نتایج تحلیل‌های تصویربرداری نشان داد که افراد دارای ویژگی‌های روان‌آزارانه به‌طور متوسط دارای ۱.۴۵ درصد حجم مغزی کمتری نسبت به گروه کنترل هستند. این کاهش در مناطقی رخ داده که نقشی اساسی در پردازش هیجانات، تصمیم‌گیری، و تنظیم رفتار دارند.

برخی از نواحی مغزی که کاهش حجم در آن‌ها مشاهده شد، عبارت‌اند از:

  • گانگلیون‌های پایه: ساختارهایی در عمق مغز که با کنترل حرکت، رفتار پاداش‌محور، و یادگیری مرتبط هستند.
  • تالاموس: ایستگاهی کلیدی برای پردازش و انتقال اطلاعات حسی و حرکتی.
  • قشر جزیره‌ای (Insula): بخشی که در درک احساسات، همدلی، و شناخت اجتماعی نقش دارد.
  • سینگولای قدامی: مرکز اصلی در کنترل هیجان، توجه و تصمیم‌گیری اخلاقی.
  • سابیکولوم راست در هیپوکامپ: بخشی از سیستم حافظه و کنترل رفتاری.

این یافته‌ها به‌ویژه با عامل دوم PCL-R یعنی رفتارهای ضداجتماعی همبستگی داشتند. اما در ارتباط با عامل اول (گسستگی عاطفی)، تفاوت‌های قابل توجهی در حجم مغزی مشاهده نشد.

محدودیت‌ ها و مسیر پژوهش‌ های آینده

با وجود ارزش بالای نتایج به‌دست‌آمده، این مطالعه دارای محدودیت‌هایی نیز هست. یکی از نکات مهم، اندازه‌ی کوچک نمونه‌ی آماری است که باعث می‌شود نتایج با احتیاط تفسیر شوند. همچنین، گرچه سعی شده تأثیر داروها و مواد مخدر از بین برود، اما تأثیر مصرف‌های پیشین قابل حذف کامل نیست.

پرسش‌های مهمی برای پژوهش‌های آینده باقی می‌ماند، از جمله:

  • تا چه میزان این تفاوت‌های مغزی منشأ ژنتیکی دارند؟
  • آیا محیط زندگی و تجربیات دوران کودکی در ایجاد این ساختار مغزی نقش دارند؟
  • آیا امکان درمان یا مداخله‌ی مغزی برای اصلاح چنین ویژگی‌هایی وجود دارد؟
بیشتر بخوانید:  مقایسه پلتفرم های رزرو آنلاین وقت روانشناس و روانپزشک در دنیا!

پاسخ به این پرسش‌ها می‌تواند تأثیر شگرفی بر شیوه‌های درمان، پیشگیری از جرم و طراحی برنامه‌های توان‌بخشی برای افراد دارای ویژگی‌های روان‌آزارانه داشته باشد.

نتیجه‌ گیری

مطالعه‌ی اخیر، گامی مهم در جهت درک زیستی و عصبی روان‌آزاری به‌حساب می‌آید. یافته‌ها نشان می‌دهند که بخش‌هایی از مغز افراد دارای ویژگی‌های شدید روان‌آزاری از نظر حجم و ساختار با دیگران متفاوت است، به‌ویژه در نواحی‌ای که مسئول کنترل تکانه، احساسات و قضاوت اخلاقی هستند.

این اطلاعات نه‌تنها می‌توانند به ابداع روش‌های درمانی جدید و طراحی مداخلات پیشگیرانه کمک کنند، بلکه می‌توانند به بازنگری در شیوه‌های برخورد اجتماعی و حقوقی با این افراد منجر شوند. درک بهتر ساختار مغز روان‌آزاران، ما را از قضاوت‌های سطحی دور می‌کند و نگاه علمی‌تری به ماهیت رفتارهای پیچیده انسانی ارائه می‌دهد.

چه امتیازی به این خبر پزشکی میدهید ؟

میانگین امتیاز 0 / 5. میانگین امتیازات: 0

اولین نفری باشید که به این پست پزشکی امتیاز میدهید

    اولین دیدگاه را شما بنویسید

ارسال دیدگاه