ورزشکاران استقامتی همیشه نماد پشتکار، تمرکز و ارادهی انسانی بودهاند. آنها میتوانند صدها کیلومتر بدوند، در سختترین شرایط بدنی دوام بیاورند و رکوردهایی ثبت کنند که فراتر از تصور معمول است. اما در پسِ این نمایشهای قدرت و استقامت، واقعیتی نهفته است که حتی ارادهی آهنین نیز نمیتواند از آن عبور کند: محدودیت مصرف انرژی در بدن انسان. علم امروز در تلاش است تا این مرز را دقیقتر تعریف کند و نشان دهد بدن تا کجا میتواند دوام بیاورد، پیش از آنکه مجبور شود سرعتش را کم کند.
حتی قویترین بدنها هم تابع قوانین زیستشناسیاند. هرچه فشار تمرینها بیشتر شود، بدن برای تأمین انرژی، ناچار به مصرف بیشتر کالری و منابع ذخیرهای میشود. اما این روند بیپایان نیست. پژوهشگران دریافتهاند که بدن انسان در بلندمدت تنها میتواند تا حدی مشخص انرژی بسوزاند و پس از آن، مکانیسمهای حفاظتی متابولیسم مانع مصرف بیشتر میشوند.
در پژوهشی تازه که با همکاری دانشگاه ماساچوست و گروهی از دانشمندان علوم ورزشی انجام شد، محققان میزان مصرف انرژی ۱۴ ورزشکار نخبه را در طول یک سال اندازهگیری کردند. هدف آنها این بود که بفهمند وقتی محدودیتهای بیرونی برداشته میشود، یعنی خواب، تغذیه و شرایط تمرینی کنترلشدهاند، آیا بدن میتواند از مرز طبیعی خود عبور کند یا خیر.
این گروه از ورزشکاران شامل دوندههای اولتراماراتن و ورزشکاران حرفهای بود که بهطور روزانه تمرینهای طاقتفرسا انجام میدادند. آنها در طول این مطالعه حدود ۶۵۰۰ کیلومتر دویدند؛ معادل دو برابر فاصلهی تهران تا رم! پژوهشگران با استفاده از آب نشانهگذاریشده با ایزوتوپهای پایدار هیدروژن و اکسیژن، توانستند میزان دقیق کربن دیاکسید تولیدی و در نتیجه مقدار انرژی مصرفشده را بسنجند.
این روش که به نام «آب دوبار برچسبخورده» شناخته میشود، یکی از دقیقترین ابزارهای علمی برای محاسبهی مصرف انرژی واقعی در بدن است. نتایج نشان داد که اگرچه بدن انسان میتواند در دورههای کوتاه انرژی بسیار زیادی مصرف کند، اما در بلندمدت این میزان در حد ثابتی باقی میماند.
یافتههای پژوهش نشان داد که بدن انسان در نهایت نمیتواند بیش از حدود ۲٫۵ برابر نرخ متابولیسم پایه (BMR) انرژی مصرف کند. این یعنی اگر یک فرد در حالت استراحت روزانه حدود ۱۸۰۰ کالری میسوزاند، در حداکثر حالت استقامتی، بدنش میتواند به حدود ۴۵۰۰ کالری در روز برسد.
برای مقایسه، دوندگان تور دو فرانس، کاوشگران قطبی و حتی زنان باردار و شیرده نیز در همین محدوده مصرف انرژی قرار دارند. این حد، نشاندهندهی سقف متابولیکی بدن انسان است؛ جایی که دیگر افزایش اراده، تمرین بیشتر یا انگیزه نمیتواند از قوانین فیزیولوژی عبور کند. بدن بهصورت خودکار، برای حفظ بقا، سرعت سوختوساز را پایین میآورد.
در نگاه فیزیولوژیکی، محدودیت انرژی ارتباط مستقیمی با توانایی بدن در جذب، ذخیره و انتقال کالری دارد. هنگامی که مصرف انرژی از حدی بیشتر میشود، دستگاه گوارش نمیتواند سوخت لازم را بهاندازهی کافی جذب کند. در نتیجه، بدن برای حفظ عملکرد حیاتی اندامها، مصرف انرژی در بافتهای دیگر، مانند عضلات، را کاهش میدهد.
علاوه بر این، افزایش بیش از اندازه متابولیسم منجر به التهاب، آسیب سلولی و اختلال در سیستم ایمنی میشود. بنابراین بدن، برای بقا، مجبور است میان عملکرد بالا و پایداری بلندمدت تعادل برقرار کند. این همان نقطهای است که علم آن را «مرز نهایی استقامت» مینامد.
نتایج مطالعه با دادههای بهدستآمده از گروههای کاملاً متفاوت، از دوچرخهسواران تور دو فرانس گرفته تا زنان باردار، همخوانی داشت. این شباهت جالب نشان میدهد که سقف متابولیکی نهتنها به نوع فعالیت بدنی، بلکه به محدودیتهای بنیادی فیزیولوژی انسان مربوط است.
در واقع، بدن در هر شرایطی که مجبور به تلاش بلندمدت باشد، چه برای حفظ یک جنین، چه برای بقا در قطب جنوب، در محدودهی مشابهی از مصرف انرژی باقی میماند. این یافته، درک ما از سازوکار انرژی در بدن را دگرگون کرده است و نشان میدهد که تکامل، محدودیتهای دقیقی برای پایداری انرژی در بدن تعیین کرده است.
درو بست، انسانشناس زیستی و سرپرست این پژوهش، معتقد است که ممکن است ورزشکارانی وجود داشته باشند که بهطور موقت از این سقف عبور کنند. با این حال، چنین مواردی بسیار نادرند و معمولاً به بهای آسیب یا تحلیل شدید بدنی تمام میشود. او میگوید: «ما شاید استثناهایی ببینیم، اما این استثناها تأییدکنندهی قانوناند، نه نقضکنندهی آن.»
در حقیقت، بیشتر انسانها حتی به نزدیکی این حد نیز نمیرسند. بسیاری از ما در زندگی روزمره تنها در حدود ۱٫۵ برابر نرخ متابولیسم پایه انرژی مصرف میکنیم. و شاید این نشانهای باشد از اینکه بدن برای دوام بلندمدت طراحی شده، نه برای فرسایش سریع.
درو بست در پایان پژوهش خود جملهای جالب میگوید: «ما فراریها را مطالعه میکنیم تا دربارهی هونداها یاد بگیریم.» منظور او این است که با مطالعهی بدن ورزشکاران فوقالعاده، میتوانیم عملکرد بدن انسان عادی را بهتر درک کنیم. بدن اکثر ما مانند یک خودروی اقتصادی است که با حفظ تعادل میان مصرف و کارایی، میتواند سالها بدون فرسودگی ادامه دهد.
همانطور که یک موتور پرقدرت نمیتواند همیشه در حداکثر دور کار کند، بدن انسان هم برای کارکرد مداوم به دورههای بازیابی و استراحت نیاز دارد. و این شاید بزرگترین درس از مطالعهی استقامت باشد: قدرت واقعی در تعادل است، نه در افراط.
این پژوهش که در نشریهی علمی Current Biology منتشر شده، بار دیگر نشان میدهد که توان انسان، هرچند شگفتانگیز، محدود است. بدن ما ماشین زیستی پیچیدهای است که بین عملکرد بالا و حفظ تعادل متابولیکی تعارضی ذاتی دارد. شناخت این مرزها نهتنها برای ورزشکاران حرفهای، بلکه برای همهی ما ضروری است.
درک محدودیتهای طبیعی بدن، به معنای ضعف نیست، بلکه بخشی از خرد زیستی است. دانستن اینکه بدن تا کجا میتواند پیش برود، به ما کمک میکند تا بهتر تمرین کنیم، مؤثرتر بازیابی شویم و با احترام بیشتری با انرژی حیاتی خود رفتار کنیم. در نهایت، استقامت واقعی به معنای عبور از مرزها نیست، بلکه دانستن زمان توقف و بازسازی است.
اولین دیدگاه را شما بنویسید