در سالهای اخیر، علم نانوفناوری گامهای بزرگی در حوزههای پزشکی، بهویژه درمان بیماریهای مزمن و پیچیده برداشته است. یکی از دستاوردهای نوین این حوزه، نانوگلها هستند؛ ساختارهایی فلزی با ظاهری گلمانند که در مقیاس نانو طراحی میشوند. پژوهشگران معتقدند این ذرات کوچک میتوانند نقش چشمگیری در حفاظت از سلولهای مغز و حتی درمان بیماریهای تخریبکنندهی عصبی مانند آلزایمر و پارکینسون ایفا کنند. در ادامه به بررسی یافتههای علمی جدید در مورد تأثیر نانوگلها بر سلامت مغز میپردازیم.
مطالعات نشان میدهند که نانوگلها قابلیت بالایی در تقویت عملکرد میتوکندریها، یعنی کارخانههای انرژی سلول، دارند. سلامت میتوکندریها نقشی حیاتی در حفظ عملکرد طبیعی سلولهای مغزی ایفا میکند و هرگونه اختلال در آنها میتواند منجر به بیماریهای عصبی شود.
نانوگلها با کاهش استرس اکسیداتیو، از تخریب سلولی جلوگیری کرده و فرآیندهای انرژی سلول را بهینه میکنند. استرس اکسیداتیو یکی از عوامل کلیدی در پیری مغز و بروز بیماریهای عصبی است. به همین دلیل، نانوگلها به عنوان یک ابزار نوظهور در نوروتراپی (درمان بیماریهای عصبی) مورد توجه قرار گرفتهاند.
میتوکندریها انرژی لازم برای فعالیت سلولها را از طریق تبدیل مواد مغذی تولید میکنند. اما در این فرآیند، مقداری از انرژی به صورت مولکولهای ناپایدار به نام گونههای فعال اکسیژن (ROS) تولید میشود. این مولکولها اگر در بدن تجمع پیدا کنند و کنترل نشوند، میتوانند به بافتها و سلولهای عصبی آسیب برسانند.
دانشمندان دانشگاه تگزاس، دو نوع نانوگل را روی سلولهای عصبی و آستروسیتها (سلولهای پشتیبان مغز) آزمایش کردند. تنها ۲۴ ساعت پس از درمان با نانوگلها، نتایج قابل توجهی به دست آمد.
این نتایج نشان میدهند که نانوگلها نهتنها از آسیب پیشگیری میکنند، بلکه به بازسازی عملکرد حیاتی سلول نیز کمک مینمایند.
برای بررسی بیشتر اثرات نانوگلها، پژوهشگران آزمایشهایی را روی نوعی کرم ساده به نام الگانس (Caenorhabditis elegans) انجام دادند که سالهاست به عنوان مدل مطالعاتی در پژوهشهای نورولوژی به کار میرود.
این یافتهها میتواند مقدمهای باشد برای آغاز آزمایشهای پیچیدهتر روی پستانداران و در آینده، استفاده بالینی از نانوگلها در انسان.
با وجود نتایج امیدوارکننده، دانشمندان هنوز مراحل زیادی را پیش رو دارند. بررسی ایمنی کامل نانوگلها، احتمال سمیت آنها در دُزهای مختلف، و نحوه توزیع آنها در بدن، از جمله مراحل کلیدی پیش از ورود به فاز انسانی درمان است.
درمانهای رایج برای بیماریهایی مثل آلزایمر و پارکینسون، اغلب بر مدیریت علائم تمرکز دارند و کمتر به سراغ علتهای ریشهای بیماری میروند. اما نانوگلها نوید یک تغییر بزرگ را میدهند؛ درمانی که مستقیماً عملکرد درونی سلولهای عصبی را بهبود میبخشد.
دکتر کوروسکی، سرپرست تیم تحقیق، میگوید: «ما معتقدیم نانوگلها میتوانند نقطهی آغاز نسل جدیدی از درمانهای عصبی باشند؛ درمانهایی که به جای تسکین درد، منشاء آن را هدف قرار میدهند.»
فناوری نانو با معرفی نانوگلها، افق جدیدی را برای درمان بیماریهای عصبی گشوده است. این ذرات کوچک اما قدرتمند، میتوانند با محافظت از میتوکندریها و کاهش استرس اکسیداتیو، نهتنها از مغز در برابر آسیب محافظت کنند، بلکه امکان بازسازی عملکرد طبیعی سلولهای عصبی را فراهم سازند. اگرچه هنوز تا مرحله درمان انسانی فاصله داریم، اما امیدواریها برای درمان ریشهای بیماریهای مغزی بیش از هر زمان دیگری قوت گرفته است. آیندهای که شاید در آن نانوگلها، مغز ما را از خطرات خاموش بیماریهای عصبی نجات دهند، چندان دور از دسترس نیست.
اولین دیدگاه را شما بنویسید