کار کردن در شیفت شب برای بسیاری از افراد یک چالش بزرگ به حساب میآید. اختلالات ریتم شبانهروزی و تاثیرات منفی بر سلامت جسمی و روانی، به ویژه برای کسانی که به طور مداوم در شیفتهای شبانه کار میکنند، امری رایج است. اما جدیدترین پژوهشها نشان میدهند که توانایی فرد در کنار آمدن با ساعات کاری غیرمعمول، ممکن است در «دیانای» او نهفته باشد. مطالعهای که به بررسی این موضوع پرداخته، نشان میدهد که تفاوتهای ژنتیکی و زیستی میتوانند عاملی تعیینکننده در تحمل شبکاری باشند.
در ادامه، به تفصیل به بررسی این مطالعه، عوامل مؤثر در سازگاری با شیفتهای شب و پیامدهای آن بر زندگی میلیونها کارگر شیفتی پرداخته میشود.
مطالعات جدید نشان دادهاند که الگوهای فصلی و تفاوتهای آنها در فعالیتهای روزانه میتواند نقش مهمی در توانایی افراد برای تحمل شیفتهای شبانه ایفا کند. به طور مشخص، افرادی که در طول سال تغییرات چشمگیری در میزان فعالیت بدنی خود دارند، بیشتر از دیگران به اختلالات ریتم شبانهروزی دچار میشوند. این پژوهش که بر روی بیش از ۳۰۰۰ کارورز پزشکی انجام شده، به بررسی این نکته پرداخته است که افرادی که الگوهای فصلی قویتری دارند، در مواجهه با شیفتهای شبانه بیشتر با مشکلات ریتم خواب و بیداری روبهرو میشوند.
در این تحقیق مشخص شد که در فصلهای مختلف، تغییرات در فعالیتهای بدنی، نظیر تعداد قدمها، تأثیر قابل توجهی بر توانایی افراد در سازگاری با ساعات شبکاری دارند. افرادی که تغییرات فصلی زیادی در فعالیت خود تجربه میکنند، به طور معمول بیشتر با مشکلاتی همچون بیخوابی و نوسانات ضربان قلب در زمان شیفتهای شب مواجه میشوند.
بر اساس پژوهشهای جدید، انسانها به نوعی موجودات فصلی به حساب میآیند. این یافتهها نشان میدهند که بدن انسان در واقع دو ساعت داخلی مختلف دارد که به طور همزمان با طلوع و غروب خورشید هماهنگ میشود. این ساعتها که در طول تاریخ تکامل بشر برای سازگاری با تغییرات فصلی و روشنایی روز طراحی شدهاند، در دنیای مدرن و پرشتاب امروزی به مشکل تبدیل شدهاند.
در این مطالعه، پژوهشگران متوجه شدند که افراد با پاسخهای فصلی قویتر، با شیفتهای شبانه سریعتر سازگاری پیدا میکنند، اما این افراد به دلیل حساسیت بالاتر به تغییرات فصل، پس از اتمام شیفتهای شب، دچار ناهماهنگیهای شدیدتر در ریتم خواب و بیداری میشوند. این ناهماهنگیها میتوانند عواقب جدیتری برای سلامت افراد به همراه داشته باشند.
در بخشی از این مطالعه، پژوهشگران به بررسی نقش ژنتیک در حساسیت فصلی پرداختهاند. آنها تمرکز ویژهای بر ژنی به نام SLC20A2 داشتند که پیش از این در مطالعات انجامشده روی موشها به نقش آن در رفتارهای فصلی اشاره شده بود. نتایج این تحقیق نشان داد که برخی از افراد با داشتن نوع خاصی از این ژن، نوسانات بیشتری در فعالیتهای روزانه خود تجربه میکنند و بنابراین به اختلالات ریتم شبانهروزی حساستر هستند.
این تفاوتهای ژنتیکی اگرچه کوچک به نظر میرسند، اما میتوانند در آینده به درک بهتری از چگونگی واکنش افراد به شیفتهای شب و همچنین طراحی استراتژیهای بهبود شرایط کاری برای آنها کمک کنند.
این تحقیق میتواند تاثیرات عمیقی بر میلیونها کارگر شیفتی، به ویژه در کشورهای صنعتی، داشته باشد. حدود ۱۵ میلیون نفر در آمریکا به طور مداوم در شیفتهای شبانه کار میکنند و مشکلات ناشی از اختلالات ریتم شبانهروزی برای آنها بسیار رایج است. تا کنون، پیشبینی اینکه چه کسی بهتر با شیفتهای شبانه سازگاری دارد، کاری دشوار بوده است. این مطالعه نشان میدهد که حساسیت فصلی میتواند عامل تعیینکنندهای در این زمینه باشد.
درک این تفاوتهای زیستی میتواند به طراحان برنامههای کاری کمک کند تا شرایط بهتری برای کارکنان شیفتی فراهم کنند. به عنوان مثال، استفاده از استراتژیهای نوری یا تغییرات محیطی میتواند به بهبود سازگاری با شیفتهای شب و کاهش مشکلات سلامت ناشی از آن کمک کند.
این مطالعه نشان میدهد که توانایی تحمل شبکاری ممکن است تا حد زیادی به ویژگیهای ژنتیکی و زیستی فرد بستگی داشته باشد. در حالی که تغییرات فصلی و ساعتهای داخلی بدن انسان به ما کمک میکنند تا با تغییرات نور روز سازگار شویم، این سیستم در دنیای مدرن که به کار در شیفتهای شبانه وابسته است، میتواند مشکلساز شود. به همین دلیل، درک بهتر این مکانیزمها و چگونگی سازگاری بدن انسان با شرایط کاری خاص، میتواند به بهبود وضعیت سلامت کارکنان شیفتی و کاهش اثرات منفی این نوع کار در بلندمدت کمک کند.
اولین دیدگاه را شما بنویسید